گروه فرهنگی مشرق- از سینمای پیش از انقلاب میگفتیم و تأثیر جشنواره فجر بر سینمای ایران. در این سلسله از یادداشتها با خود گفتم مضمون برخی از یادداشتهای قبلی را در مورد جشنواره فیلم فجر در سالهای مختلف برایتان تکرار کنم. شاید به این ترتیب بهتر در حال و هوای این جشنوارهها، به عنوان یکی از مهمترین رویدادهای فرهنگی کشور قرار بگیریم.
گاهی با خود فکر میکنم این انقلاب اسلامی چرا باید در ایران اتفاق میافتاد؟ چرا همین مصر و یمن پیشقدم نشدند؟ چرا پاکستان نه؟ یا ترکیه، عراق، عربستان و... این همه کشور اسلامی! چرا مالزی و اندونزی نه، که مردمش مدیریت و نظمپذیری بهتری دارند و از نظر تکنولوژی جلوترند؟ چرا ما مردم عصبانی باید در یکی از حساسترین نقاط عطف تاریخی چنین نقشی را بر عهده میگرفتیم؟ سینمای ما در این اوضاع چه کار میکند و چه کارهایی میتوانست بکند که نکرده است؟ «چارچنگولی» یا «جدایی نادر از انصاف» را اگر نمیساختند، چه اتفاقی میافتاد/ نفرمائید این چه طرز سؤال کردن است! شاهنامه اگر نبود شاید واقعاً زبان فارسی از بین میرفت! حافظ اگر شعر نمیگفت شاید در طول این سالها خیلیها خودکشی میکردند! (مثلاً میفرماید: بیا تا قدر یکدیگر بدانیم... یا حاصل کارگه کون و مکان این همه نیست... یا: گفت آسان گیر بر خود کارها کز روی طبع... این شعرها چقدر در طول این سالها به مردم ایران کمک کرده!) اما بعضیها اثر هنری خلق میکنند که آدم بعد از دیدنش برود خودکشی کند! فیلم میسازند برعکس «فردوسی» آدم حالش از این کهن بوم و بر به هم میخورد! فیلم میسازند آدم از ایرانی بودن خودش خجالت بکشد...
ما از سینما چه توقعی داریم؟ این همه آدم صبح تا شب کرور-کرور وارد مترو میشوند و از ایستگاهها خارج میشوند؛ سوار خط واحد میشوند و ایستگاه به ایستگاه در هم میلولند. آدم حیرت میکند از قدرت خدا که به این همه جمعیت رزق و روزی میدهد. گیرم عدهای شاعر، نویسنده، کارگردان سینما و... هم سرشان را بیندازند پائین و قاطی جمعیت شوند، به کجای این عالم بر میخورد؟ چندین سال است که سینمای ایران همین است که هست. این همه نقد و اعتراض و مقاله به کجا کشید؟ سی سال به این سینما امیدوار بودن و نازش را کشیدن، بلکه در این جنگ بیامان فرهنگها چیزی را جدی بگیرد و باری را بردارد، کافی نیست؟ این چیزهایی که هنوز از تضاد سنت و مدرنیته میگویند دورهاش گذشت. شما چیزی از آن سنت حقیقی میبینید که باقیمانده و با چیزی دیگری در تضاد باشد؟
ما آدمها تنها شدهایم. در این بیکسیها میتوان گوشه یک واگن مترو، در آن ازدحام جمعیت با یک گوشی موبایل ساعتها سرگرم بود. بازی کرد، آهنگ گوش داد و... اگر مقصود سرگرم شدن است که خدا به هالیوود و بالیوود و سینمای هنککنگ و... برکت بدهد! از الان شروع کنی تا آخر عمر، روزی یک فیلم جذاب هست که تماشا کنی. به مراتب از فیلمهای ایرانی برای ما ارزانتر تمام میشود و باکیفیتتر. مگر مرض داریم به قصد سرگرمی بیاییم با سینمای فوق مدرن هالیوود رقابت کنیم؟
یارو در سینمای ایران بیست سال است هی تختخواب دونفره نشان میدهد و اتاق خواب و... قر و قمیشهای صد من یک غاز. یکی نیست بگوید، آدم حسابی کجای کاری؟! چه مرگت است؟ حرف حسابت چیست؟ میخواهی با تحریک غرایز و شهوات مخاطب چه شغل کثیفی را برای خودت اثبات کنی؟ مخاطب در عرض پنج دقیقه میتواند از اینترنت برنامههای سکسی مستقیم و پخش زنده را تماشا کند. هالیوود این همه اندام مناسب را از تمام ملیتها گلچین میکند و... نه! میخواهم بدانم تو کارگردان نیموجبی ایرانی کجای کاری؟ هنرپیشه دعوت کردهای فیلم بازی کند یا در آتلیه عکاسی، در حالتهای مختلف (نیمرخ از پائین، تمام رخ از بالا و...) از یارو عکس بگیری؟! انصافاً آدم فیلم هندی و رقص عربی تماشا کند، از این مسخرهبازیهای تو بهتر نیست؟
کد خبر 92107
تاریخ انتشار: ۲۴ بهمن ۱۳۹۰ - ۱۰:۴۷
- ۰ نظر
- چاپ
میخواهی با تحریک غرایز و شهوات مخاطب چه شغل کثیفی را برای خودت اثبات کنی؟ مخاطب در عرض پنج دقیقه میتواند از اینترنت برنامههای سکسی مستقیم و پخش زنده را تماشا کند.